|
|
|
از Crusting of Soil تا Cymatogeny |
|
|
| تاریخ ارسال: 1396/8/12 | |
|
واژه آخر ترجمه نشده است
CRUSTING OF SOIL - قشر رویی خاک
قشر خاک لایه نازکی است که از نظر خصوصیت و صفات با خاک های زیرین متفاوت است که در حد واسط خاک و جو زمین ایجاد شده است. اولین رده یا طبقه خاک که غالبا غیر آلی نامیده می شود، در اثر اصابت قطرات باران به سطح رویی صورت می گیرد و مقادیر زیادی نیرو و انرژی توسط قطرات باران به سطح خاک منتقل می شود. متلاشی شدن و تجزیه دانه های خاک ، باعث فشرده شدن و جابه جایی ذرات خاک می شود. این اختلال و برهم ریختگی فیزیکی که ممکن است در جایی که پوشش گیاهی کم باشد تاثیر خاصی داشته باشد که به وسیله کمک برخی از فرآیندهای شیمیایی شامل پراکنش یا پراکندگی دانه های خاک است و موجب تجزیه و فروپاشی بیشتر دانههای خاک می شود. در نتیجه تراکم لایه سطحی فرم نهایی را ایجاد میکند و زمانی که این آستر و لایه خشک و محکم می شود، لایه یا قشر رویی خاک شکل میگیرد. چنین قشری می تواند اثرات عمیقی بر رواناب و فرسایش توسط آب و باد داشته باشد (Poesen and Nearing 1993).
اخیرا نقش پوسته آلی (میکروفیتیک ، میکروبیوتیک، کریپتوگامیک یا بیولوژیک[1]) داخلی (زیرین) و خارجی (سطح رویی) خاک در هیدرولوژی و ژئومرفولوژی شناخته شده است (Eldridge and Rosentreter 1999). ترکیبات آلی، از جمله گیاه واکسی میتواند مواد هیدروفوبیک (مانعنفوذ) را به عنوان یک طیف وسیعی از قارچها میکروارگانیسمها تولید کند. اگر چه خاک های نفوذناپذیر بیشتر در محیط های مرطوب رخ می دهد اما نمونه های بسیاری از آنها در مناطق نیمه خشک گزارش شده است (Doerr et al. 2000). این سطوح هیدروفوبیک تمایل دارند که ظرفیت نفوذ خاک مناطق کاهش یابد و در نتیجه جریان زمینی افزایش یابد. پس از این احتمال می رود که فرسایش خاک به صورت زیاد رخ می دهد. نشان داده است از بین بردن و حذف مواد قشر پوسته سطحی تاثیر بسیار زیادی بر نرخ نفوذ دارد(Eldridge et al. 2000). به همین صورت پوسته بیولوژیکی خاک در فرآیند فرسایش بادی تأثیر دارد. پوشش سیانو باکتری ها، جلبک سبز، گلسنگ و خزه در ایجاد ثبات در خاک در مناطق خشک مهم بوده و در نتیجه آنها را از فرسایش بادی محافظت میکند.آن ها نقش مهمی در تثبیت تپه های شنی دارند(Kidron et al. 2000).
بر خلاف گیاهان آوندی، پوشش پوسته آلی کاهش نمی یابد در سالهای خشکسالی و آن ها در تمام طول سال حاضر هستند. با این حال، آن ها نسبت به اختلال و آشفتگی هایی که به واسطه فعالیت های انسانی که در رابطه با محیط صورت می گیرد حساس هستند(Belnap and Gillette 1997). رشته های سیانو باکتری ها، به ویژه در برابر حمله باد موثرهستند (McKenna-Neuman et al. 1996).
رشته ها و ترشحات خارج سلولی از سیانو باکتری ها هم چنان از دانه های پایدار آب که اشاره به مقاومت خاک در برابر فرسایش آب و اثر برخورد قطرات باران داردکمک میکند(Issa et al. 2001). همچنین لازم است بدانیم که همه پوسته آلی، هیدروفوبیک ( نفوذ ناپذیر) نیستند با ممانعت از تاثیر اثر قطرات باران که منجر به توسعه سریع قشر رویی می شود می تواند منجر به تولید رواناب شود(Kidron and Yair 1997).
References
Belnap, J. and Gillette, D.A. (1997) Disturbance of biological soil crusts: impacts on potential wind erodibility of sandy desert soils in southeastern Utah, Land Degradation and Development 8, 355–362.
Doerr, S.H., Shakesby, R.A. and Walsh, R.P.D. (2000) Soil water repellancy: its causes, characteristics and hydro-geomorphological significance, Earth-Science Reviews 51, 33–65.
Eldridge, D.J. and Rosentreter, R. (1999) Morphological groups: a framework for monitoring microphytic crusts in arid landscapes, Journal of Arid Environments 41, 11–25.
Eldridge, D.J., Zaady, G. and Shachack, M. (2000) Infiltration through three contrasting biological soil crusts in patterned landscapes in the Negev, Israel, Catena 40, 323–336.
Issa, O.M., Le Bissonnais, Y., Défrage, C. and Trichet, J. (2001) Role of cyanobacterial cover on structural stability of sandy soils in the Sahelian part of Western Niger, Geoderma 101, 15–30.
Kidron, G.J. and Yair, A. (1997) Rainfall-runoff relationship over encrusted dune surfaces, Nizzama, western Negev, Israel, Earth Surface Processes and Landforms 22, 1,169–1,184.
Kidron, G.J., Barzilay, E. and Sachs, E. (2000) Microclimate control upon sand microbiotic crusts, western Negev Desert, Israel, Geomorphology 36, 1–18.
McKenna-Neuman, C., Maxwell, C.D. and Bouton, J.W. (1996) Wind transport of sand surface crusted with photoautotrophic micro organisms, Catena 27, 229–247.
Poesen, J.W.A. and Nearing, M.A. (eds) (1993) Soil surface sealing and crusting, Catena Supplement24
A.S. GOUDIE (ترجمه: سمیه شاه زیدی)
CRYOPLANATION- مسطح شدن زمین (در اثر فرسایش)
مسطح و هموار شدن مرتفعات و برجستگی های زمین در اثر نفوذ عمل مستقیم و غیر مستقیم یخ ها را کرایوپلنیشن گویند (Bryan 1946). این پدیده یک اصطلاح ژئومرفولوژیکی را معرفی می کند و به توصیف سطوحی با شیب کم در کناره دره های بلند و مرتفع و یا نزدیک به قله می پردازد (سطوح تراسی فرسایشی یا مسطح) که در نواحی مجاور یخچالی صورت می گیرد. دو واژه کرایوپلنیشن و آلتی پلنیشن مترادف بوده و اشکالی از فرسایش است که در سطوح گسترده ای مسطح در ارتفاعات بالا صورت می گیرد و هر دو از اشکال اکویی پلنیشن می باشد. مکان های کرایوپلنیشن شامل چندین منطقه می باشد که خاک آن فرسایش یافته در باعث پر کردن دره ها در نواحی مجاور یخچالی می شودکه می توان آلتی پلنیشن و اکویی پلنیشن و ... را نام برد.
تراس های کرایو پلنیشن عریض ومسطح از 1 تا 12 درجه با شیبی تند در محدوده شیب بالایی هستند[2]، جایی که خیز شیب است و غالبا 25 تا 35 درجه است. عرض تراس ها معمولا چند متر است حتی در گفته شده که متجاوز از یک کیلومتر هم وجود دارد(Demek 1969). مجموعه ای از کرایوپلنیشن ها تاثیر پلکانی روی دامنه کوه و نقطه تلاقی آن ها از چند طرف ممکن است یک سطح مرتفع را ایجاد کند. هر دو آیتم اندازه و تکرار و تناوب در طول زمان از زمانی که یخبندان اتفاق می افتد افزایش می یاید اما برخی موارد هم در نواحی غیریخبندان رخ دهد. رابطه تراس با زمین های پرمافراست بسیار متغیر است اما این تغییرات در نوع سنگ گزارش شده است. حمل و نقل خرده سنگ ها از میان مجموعه سطوح کرایوپلنیشن ها در بعضی از مناطق به نظر ضروری می رسد و این مسئله به نظر می رسدکه سطوح پایین تر از سطوح بالاتر تاثیر می پذیرد مگر اینکه مواد با تاخیر انتقال یابد که بعید به نظر می رسد.
کرایوپدیمنت ها با همان تغییرپذیری، وابسته به پدیمان فرسایش گرمسیری است. یک کرایوپدیمنت چشم اندازی وسیع است که به وسیله زبانه ای که به صورت فرسایش در اثر ذوب و یخ زدن صورت می گیرد دیده می شود. این سطوح مسطح مانند یک بستر سنگی به نظر می رسند و حاصل توده ای نازک ، که توسط فرآیند جنب یخچالی حاصل شده است. به عنوان مثال فرآیند کرایوپلنیشن خصوصیت و عناصر منحصر به فردی در طبیعت ندارد اما به نظر می رسد که مترادف با واژه نی وی شن[3] است(Thorn and Hall, 2003) (نی وی شن فرآیندی است که در زیر یک قطعه زمینی که تحت پوشش یخ است صورت میپذیرد) که این خود بیان و تعریف دقیق این مطلب است، در حالی که در مراحل اولیه کرایوپلینیشن تاکید بر روی نی وی شن است(Demek 1969). فرآیند دیگری برای مراحل تکامل یافته استناد نشده است. اگر تکه های برفی بزرگ جنبه محافظت آن بیشتر از تخریب باشند گسترش و افزایش آب و هوای سرد در توسعه"هدوارد[4]" یا رودخانههایی که در ارتفاع زیاد و بالاتر از سرچشمه اصلی هستند قابل توجه نباشد. وجود زمین های الگودار و یا جابه جایی سطح رویه زمین برخی مواقع و نه همیشه به عنوان شاخص بی حرکتی در نظر گرفته می شود. در حالی که سرزمین هایی که کرایوپدیمنت یا کرایو پلنیشن را تشکیل می دهند در محیط های جنب یخچالی یافت می شود. پژوهش در مورد این منابع کم است (but see Hall 1997). این مسئله به وسیله عدم فعالیت مشخص تشدید می شود. نلسون[5]، 1989 چنین بیان می کند که سطوح کرایوپلنیشن ممکن است یک وجه تشابه و قابل قیاس با سیرک های یخچالی داشته باشد که بازتاب یک دوره حرارتی و بارش است که قادر به تقویت و انباشتن یخچال را ندارد. هال 1998 ، تورن و هال 2003 ، بیان کردند که تمایز بین فرم های کرایو پلنیشن و نی وی شن و فرآیند نیاز به تحقیقات مجدد است به طوری که در حال حاضر واضح نیست.
References
Bryan, K. (1946) Cryopedology – the study of frozen ground and intensive frost-action with suggestions on nomenclature, American Journal of Science 244, 622–642.
Demek, J. (1969) Cryoplanation terraces, their geographical distribution, genesis and development,ˇCeskoslovenské Akademie Vˇed Rozpravy, Matematick –ych a Pˇrیrodnیch Vˇed, 79(4).
Hall, K. (1997) Observations on ‘cryoplanation’ benches in Antarctica, Antarctic Science 9, 181–187.
——(1998) Nivation or cryoplanation: different terms, same features? Polar Geography 22, 1–16.
Nelson, F.E. (1989) Cryoplanation terraces: periglacial cirque analogs, Geografiska Annaler 71A, 31–41.
Thorn, C.E. and Hall, K. (2003) Nivation and cryoplanation: the case for scrutiny and Integration, Progress in Physical Geography 26, 553–560. ˇRada
Priesnitz, K. (1988) Cryoplanation, in M.J. Clark (ed.) Advances in Periglacial Geomorphology, 49–67
SEE ALSO: nivation
COLIN E. THORN (ترجمه: سمیه شاه زیدی)
CRYOSTATIC PRESSURE – فشار یخ شکافتی ( فشار در خاک یا سنگ توسط انجماد آب )
فشاری که بر سنگ و خاک اعمال می شود و در زمانی که یخبندان اتفاق می افتد صورت می گیرد. این فشار می تواند به صورت منحصر به فرد دانه های خاک را تفکیک کند و یک توده متحرک و روانی از گل را ایجاد کند .افزایش ذخیره آب در رسوبات دانه درشت و مرطوب که در نتیجه انجماد در یک سیستم بسته صورت می گیرد و حجم آب به هنگام یخ بستن 9 درصد انبساط می باید نمی تواند بامحیط هایی که دارای رسوبات یخ زده است سازگاری و مطابقت یابد و آب به طرف زمین هایی که یخ زده نیستند جاری می شود و این مسئله فشار آب را بالا می برد. این فشار برای سیستم های بسته بالا آمده مانند پینگو ها و یا به عبارتی تپه هایی که در سطح زمین پوشیده از یخ هستند، بالاتر از 4/0 مگاپاسکال اندازه گیری شده است(Mackay 1977). فشار کرایوستاتیک در خاک های دانه ریز و نرم در یک تست فریز سازی در آزمایشگاه می تواند افزایش یابد اما تحت شرایط میدانی اندازه گیری نشده است.
Reference
Mackay, J.R. (1977) Pulsating pingos, Tuktoyaktuk Peninsula, N.W.T., Canadian Journal of Earth
C.R. BURN (ترجمه: سمیه شاه زیدی)
CRYPTOKARST - کریپتوکارست
کریپتوکارست نوعی کارستی شدن محدود به مناطق اپیکارست یا شبه کارست است که معمولا تحت پوشش سطحی حاصل از ته نشست(لس)یا فرسایش آب وهواییگسترش پیداکرده است.کیفیت و ضخامت شکلگیریسطحی مستقیما روی فعالیت کریپتوکارست تاثیر می گذارد (Nicod 1994) منبع اصلی اسید در قسمت آب زیرزمینی سطحی است که با تراوش و نفوذ اسید هومیک (فعالیت بیولوژیکی) و تغییرات گازی بین اتمسفر و آب باران صورت میگیرد. در واقع منطقه اپی کارست باعث انحلال و تجزیه شدید می شود که این مسئله به علت نزدیکی به سطح زمین است(Klimchouk 1995). تشکیلات کریپتوکارست قادر است به وسیله شکل لایه سطحی به نقسیم آب به صورت پراکنده بپردازد و از جمع شدن آب برای انحلال و تجزیه بالا در این تشکیلات جلوگیری می کند. تعادل شیمیایی بین آب و طبقه سنگی نشان می دهد (Stumm and Morgan 1981)که ظرفیت انحلال به طور نسبی با زمان ماندن آب در منطقه اپی کارست کاهش می یابد. باقی ماندن کریپتوکارست ها در این مرحله باعث می شود پدیده کارستی شدن ،قبل از رسیدن به سنگ های زیرین بی نتیجه باقی بماند و این مسئله یه این معناست که هیچگونه آب فعال در زیر منطقه اپیکارست وجود ندارد چون هیچ آب یا مسیر باریک وجود ندارد زیرا آب قبلا نوسط صخره ها به تعادل رسیده است. جمع شدن ذرات رسی که ناشی از هوازدگی سطحی ایجاد شده است می تواند در لایههای زیر سطح زمین انباشته شود. در برخی شرایط تشکل های سطحی به طرف پایین به صورت عمودی در جلوی تشکیلات کریپتوکارستی کشیده شود و این مسئله ممکن است مثل یک نورفتگی مثل دولین ها شود. از طرف دیگر از مواد سطحی لایه کریپتوکارست از فرسایش مکانیکی مخافظت می کند. شرایط توپوگرافی و زمین شناسی کریپتوکارست درتشکیلات گچی دوران کرتاسه درحوضه رودخانه های پاریس (Rodet 1992)، انگلیس و دانمارک پیدا می شود طبقات زیرین تشکیلات کچی به آرامی تکنونیزه شده (در نتیجه تراکم درز و شکاف ها) و ارتفاعات که ترکیبی از سطوح جداگانه با دره های خشک است.کربنات ها با ترکیبات گچی به راحتی انحلال می یابند اما بخش های رسی باقی می مانند. ذرات رسی با حرکت افقی آب به سختی از جای خود حرکت می کنند. این مسئله به علت کاهش نفوذپذیری و ظرفیت فرسایش زیر حوضه هاست(Lacroix et al. 2002).
References
Klimchouk, A.B. (1995) Karst morphogenesis in the epikarstic zone, Cave and Karst Science 21, 45–50.
Lacroix, M., Rodet, J., Wang, H.Q., Laignel, B. and Dupont, J.P. (2002) Microgranulometric approach to a chalk karst, western Paris Basin, France, Geomorphology 44, 1–17.
Nicod, J. (1994) Plateaux karstiques sous couverture en France, Annales de Géographie 576, 170–194.
Rodet, J. (1992) La craie et ses karsts, Caen: Ed. CNEK-Groupe Seine.
Stumm, W. and Morgan, J.J. (1981) Aquatic Chemistry, New York: Wiley.
SEE ALSO: chemical weathering; epikarst; ground water; karst; palaeokarst and relict karst
SEE ALSO: chemical weathering; epikarst; ground water; karst; palaeokarst and relict karst
MICHEL LACROIX (ترجمه: سمیه شاه زیدی)
CRYPTOVOLCANO - کریپتو ولکانو
یک منطقه مدور ناهموار بزرگ که از رسوبات و سنگ های آشفته و درهم است که اشاره بر مرفولوژی و شکل خاصی از فعالیتهای آتشفشانی بوده اما هیچ مواد آتشفشانی واقعی در آن دیده نمی شود. اغلب اوقات منبع این اشکال مورد بحث و گفتگو است. به عنوان مثال کراتر آب شور پری توریا [6] و گنبد ردی فرت[7] در جنوب آفریقا قرار دارد که در گذشته به عنوان یک پدیده آتشفشانی ترجمه و تفسیر میشده است اما در حال حاضر شواهد به دست آمده نشان میدهد که این دو پدیده نتیجه اصابت سنگ های آسمانی[8] به زمین هستند(Reinold et al. 1992; Reinold and Coney 2001) و یا گنبد افول در مناطق کانیونی نشنال پارک یوتا در آمریکا یک[9] نوع دیگر از اصابت سنگ های آسمانی به صورت متحرک و سیال و رسوبات و سنگ های آشفته انفجاری را نشان می دهد (Jackson et al. 1998). برخی از اشکال شامل شامل گروهی که دارای هشت ساختار باشد، در خطی مستقیم از یک طرف آمریکا به طرف دیگر به طول 200 کیلومتر بوده و ممکن است نتیجه برخورد شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار باشد(Rampino and Volk 1996) . برخی از صورت های کریپتو ولکانیک که در بالا در مورد آن صحبت شد اندازه های مختلفی دارند .دهانه پری توریا 13/1 کیلومتر قطر دارد ، در حالی که در ساختار ردی فرت 300-250 کیلومتر امتداد دارد و در ساختارهای مشابه در آمریکا قطر آن به 17-3 کیلومتر می رسد. تصدیق این مسئله، بسته به گودشدگی و ساختمان مدور مشهود است زمانی که فرضیاتی که ارائه شده است را ملاحظه کنید توضیح کارولینا بیس[10] در شرق آمریکا بسیار روشن خواهد شد(Ross 1987) که عبارتند از :
- چشمه ها و حوضه های فصلی بهاره
- سدهای شنی و دره های عمیق فرو رفته
- گود شدگی سد مانند ، به وسیله موج های شنی بزرگ
- کراترها یا چاله هایی که به وسیله گروهی از شهاب سنگ ها ایجاد شده اند
- منابع زیردریا با جریان های مخالف یا جریان های زیر آب
- تقسیم بندی مردابها و به شکل جزایر کوچکهلالی شکل، حفرههای بکر در دامنه تراس های دریایی و تپه های شنی ساحلی
- دریاچه ها در امتداد شن ها در بیشترین جهت سرعت باد
- تو رفتگی و گود شدگی با جریان آرام باد تپه های شنی را به صورت حاشسه دار و دارای لبه شکل می دهد
- تو رفتگی وگودشدگی با افزایش جریان مغناطیستی در نزدیکیسواحلکه ناشی از قرارگرفتن ترکیبات آهندار از سرچشمه است
- منابع اصلی خارج از محدوده و فرعی ، گردش ژیروسکوپ یا جریان گردابی را محدود می کند
- انحلال حوضه های چاه های آرتزین در فصل بهار به سمت بادپناه تپه های شنی است.
- شبکه های و گروه های بزرگ ماهی که در زیر دریا بر فراز چاه های آرتزین در زیر دریا حرکت می کنند.
- جریان های شدید باد
- خلیج های کوچک، به صوزت حفره های انحلال یافته به که به وسیله آبهای زیرزمینی ایجاد شده است.
- دریاچه اوری انت[11] در چمنزارهای اسوالز[12]دشت های ساحلی و تپه های شنی با برخی از اشکال حوضه ای در لاگون ها و مرداب های پلیستوسن شکل گرفته اند
- بلک هول [13] در کانادا (خلیج هوستن[14]) که یخ ها را در دشت های ساحلی افکنده است
- انفجار ستارههای دنبالهدار در بالای سطح زمینصورت میگیرد، که موجب شُک جدید شده و گودالهایی را ایجاد میکند.
- خشکسالی در باتلاق ها و تورب زارها که به دنبال آن فعالیت های بادی صورت می گیرد.
References
Jackson, M.P.A, Schultz-Ela, D.D., Hudec, M.R., Watson, I.A. and Porter, M.L. (1998) Structure and evolution of Upheaval Dome: a pinched-off salt diapir, Geological Society of America Bulletin 110, 1,547–1,573.
Rampino, M.R. and Volt, T. (1996) Multiple impact event in the Paleozoic: collision with a string of comets or asteroids? Geophysical Research Letters23, 49–52.
Reinold, W.V. and Coney, L. (2001) The Vredefort Impact Structure and Directly Related Subjects: An Updated Bibliography, Economic Geology Research Institute, University of the Witwatersrand, Johannesburg, Information Circular No. 353.
Reinold, W.V., Koeberl, C., Partridge, T.C. and Kerr, S.J. (1992) Pretoria Saltpan crater: impact origin confirmed, Geology 20, 1,079–1,082.
Ross, T.E. (1987) A comprehensive bibliography of the Carolina Bays Literature, Journal of the Elisha Mitchell Scientific Society 103, 28–42.
A.S. GOUDIE (ترجمه: سمیه شاه زیدی)
CUESTA -کواستا
یک رشته برآمده نامتقارن از سنگ های رسوبی شیب داربا مقاومت متناوب در برابر هوازدگی و فرسایش است که در امتداد طبقات کشیده شده اند و به اصطلاح به آن کوستا میگویند. سرازیری تند روی سطح شیب دار عکس شیب است با در نظر گرفتن این که شیب پشتی نرمتر بوده و تا حدودی موازی و یکنواخت با شیبی است که به طرف پایین است. بخش بالایی کوستا و شیب پشتی از جنس طبقات مقاوم هستند، قسمت هایی که مقاومت کمتری دارند در بخش های زیرین واقع شده اند. به دلیل تفاوت شیب و سنگ شناسی هر سمت کوستا با فرآیندهای متفاوت شکل گرفته است. به خاطر مقایسه شیب و زمین شناسی هر قسمت از کوستا با فرآیندهای متفاوت شکل گرفته است. حرکت سریع توده ها و فرسایش گالی ها بر شیب های تند غلبه می کند و حرکت آرام توده ها و فرسایش جریان آب طرف کم شیب را ایجاد می کند. از این رو طی یک دوره طولانی کوستا عقب نشینی کرده و فرسوده می شود.
تئوری های زیادی مبنی بر این که چگونه برآمدگی کواستا شکل میگیرند اما اغلب آن ها بر فرسایش جریانی متغیری در یک تک شیب یا مونوکلاین[15] تاکید دارند که برون زد کوستا نتیجه تفکیک لایه های مقاوم است و سپس عقب نشینی شروع می شود. برجستگی های مایل برجسته نشان از کوستا است و فرم هایی هستند که از یک دشت اولیه از طریق شکاف رودخانه گسترش یافته است. کوستا نمونه ای از یک ساختار کنترل شده و لندفرم هایی است که به اقلیم وابسته است.بهترین نمونه کوستا چشم اندازهای فلات کلورادو در شمال آمریکا ، حوضه پاریس در فرانسه و مناطق مرتفع آلمان جنوبی را می توان برشمرد.
Further reading
Ahnert, F. (1996) Einführung in die Geomorphologie, Stuttgart: Ulmer.
Schmidt, K.-H. (1994) The groundplan of cuesta scarps in dry regions as controlled by lithology and structure, in D.A. Robinson and R.B.G. Williams (eds) Rock Weathering
and Landform Evolution, 355–368, Chichester: Wiley.
SEE ALSO: caprock; escarpment; mesa; sandstone geomorphology; structural landform
EE ALSO: caprock; escarpment; mesa; sandstone geomorphology; structural landform
PIOTR MIGO´N (ترجمه: سمیه شاه زیدی)
CURRENT- جریان
واکنش هیدرودینامیک ها در جهت رسوبات ، نقل و انتقال، فرسایش و افزیش تغییرات مرفولوژیکی در مناطق ساحالی که شامل نوسان حرکت های وابسته به تناوب فرم های مختلف امواج و دارای جریان یک سویه شبه پایدار می باشد.
این جریانات تحت تاثیر این عوامل زیر هستند:
- تاثیر ثانوی موج ها به خودشان بر می گردد ( جریان آهسته موج یا جریان امواج )
- جذر و مد
- فشار باد
- فشار و تراکم شیب
- تنوع حرکات ناشی از پراکندگی و تلاطم انرژی امواج به سوی خشکی و در جایی که عمق شکست امواج کنترل می شود که به آن منطقه گشت و گذار[16] موج می گویند. در اینجا انرژی جنبشی امواج به چند صورت تغییر شکل می یابد:
الف) افزایش تلاطم ها به صورت خرد و کلان
ب) جریان آهسته وابسته به امواج پیشرونده ثانویه با تناوب کمترنسبت به امواج آشفته
ج) جریان هایی که از ساحل دور است [17]
د) خیزاب یا موج هایی که به ساحل تجاوز می کنند[18]
و) انرژی جریان آب زیر دریا[19]
ی) جریان یک لایه متلاطم آب که بعد از شکسته شدن موج ساحل را شسته و فرسایش می دهد[20]
جریان امواج ( جریان های آهسته) (رانش موج) (Wave streaming (wave drift))
استوکس [21] برای اولین بار در سال1847 چنین استنباط کرد که حرکات مداری موج در امواج با دامنه کم دریک جریان کامل غیر مقاوم یا جریان سیال غیر ویسکوز حتی در آب های عمیق محصور نیست، ذرات متحرک و سیال درجه دوم و موج میانگین و شتاب لاگرانژ[22] متوسط (تفاضل انرژی جنبشی و انرژی پتانسیل ) دارند و بدین معنی که در این مکان تغییرات پی در پی انرژی در جریان حجم های محدود آب وجود دارد و در واقع جریان تودهای آب محدود است.
از آنجایی که شتاب افقی با اندک فاصله از بالای بستر افزایش می یابد، پس حرکت ذره زیر قله کمی بیشتر از دامنه است، حفظ توده منجر به طبقه بندی جریان می شود (شکل 29 a). در آب های کم عمق با فرسایش بستر، قلمرو امواج حذف شده و سرعت افزایش می یابد (1-ms 1/0~).
اندازه اویلر[23] جریان توده آب می تواند با تکمیل شتاب افقی تحت فشار زیر قله و وارونه زمان و مکان به دست آید. اگر چه انرژی توده مشابه به دست می آید، توزیع عمودی آن متفاوت است. لانگت- هیگینز[24](1953) برای جریان های مقاوم (ویسکوز) واقعی و امواج در عمق محدود نشان داد که میانگین زمانی انتقال به سمت پایین حرکت جنبشی به لایه مرزی در بستر، تولید ایجادیک جریان اویلر علاوه بر جریان استوکس وجود دارد. دوباره با حفظ توده مشخصات یک برش عمودی لایهلایهای از جریان متوسط به دست آمده است (شکل29 b). جریان در جهت انتشار در بستر است و عکس آن در عمق میانه صورت میگیرد.
لوپمن[25] این الگو را از طریق تجربه آزمایشگاهی تایید کرده است. در روانه های بسیار غیر متقارن روی دامنه های شیب دار شیارهایی که در لایه های مرزی تنش ایجاد می کنند ممکن است معکوس میانگین فعلی در بستر شود.
| | |